loading...

بی قفس

بازدید : 1549
دوشنبه 11 اسفند 1398 زمان : 10:07

امروز موقع تقسیم کارهای خونه ، من به مادرم گفتم اجازه بدهند تا من قفسه‌ی کتاب‌ها رو تمیز کنم ، و اینطوری کمتر از یک ساعت بعد ، من بین تَلّی از کتاب اینور و اونور می‌رفتم. عجیب بود که از بعضی از کتاب‌ها ۲ یا ۳ تا داشتیم و قرار شد یکی‌شو نگه‌داریم و بقیه رو بدیم کتابخونه . مقدار قابل توجهی هم کتاب قدیمی‌دیدم ، و نکته‌ی جالب کتاب‌های قدیمی‌قیمت‌هاشون بود :)) مثلا ۶۰۰ ریال :) از بین کتاب‌های قدیمی‌هم‌ اونایی که لازم نداشتیم ، کنار گذاشته شدند . بعضیاشونم من می‌گفتم می‌خونم و جا می‌دادم توی قفسه. دو تا " قورباغه‌ات را قورت بده !" پیدا کردم و یکی‌شو بردم تو قفسه‌ی خودم گذاشتم تا اینکه یک روزی من قورباغمو قورت بدم و این کتاب رو بخونم . " سنگی بر گوری " بطور عجیبی لای کتابا بود و اونم واسه خودم برداشتم :) " قصه‌های امیرعلی ۲ " هم یک گوشه فشرده شده بود و با دیدنش طعم خوبی اومد زیر زبونم و اونم بردم تا دوباره بخونم :)

قبل‌تر‌ها فکر می‌کردم باید یک کتابخونه‌ی بزرگ برای خودم داشته باشم ، ولی مدتی می‌شه که به این فکر افتادم تا ذهنم قفسه‌های کتاب باشن و کتاب‌ها رفتارم :) ولی راستش تا الان خیلی موفق نبودم ، نتونستم هر مفهموم پسندیده‌ای که فهمیدم رو اجرا کنم ، فکر کنم شاید اصلا روش مطالعم اشتباه بوده ؟!

خب اشتباهاتی که به ذهنم‌ می‌رسه ایناست :

۱. به یکبار خوندن کتاب‌ها اکتفا می‌کنم

۲.خلاصه نویسی نمی‌کنم و اصلا نمی‌دونم دقیقا چطوری باید این‌کار رو انجام بدم

۳. بعضی اوقات ، خوندن جملات برام مهمتر از فهمیدنشون می‌شه

فعلا همین ۳‌مورد .

شما چطور فکر می‌کنید ؟ :)) راه شما برای اینکه کتاب‌ها تاثیرگذار تر باشن چیه؟ اصلا نگاهتون به این قضیه چطوره؟

خرید کاغذ دیواری لاکچری
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 17
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 88
  • بازدید کننده امروز : 74
  • باردید دیروز : 1
  • بازدید کننده دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 95
  • بازدید ماه : 276
  • بازدید سال : 276
  • بازدید کلی : 54062
  • کدهای اختصاصی