loading...

بی قفس

بازدید : 786
شنبه 2 خرداد 1399 زمان : 13:24

فکر می‌کنم بعضی از آرزوهائی که توی قلب‌مون می‌کاریم ، یا کاشته می‌شن ، ریشه نمی‌کنن . رشد نمی‌کنن ، گل نمی‌دن و ما هیچوقت شیرینی میوه‌شون رو نمی‌چشیم . شاید اون‌ آرزوها وقتی بفهمن قرار نیست بخشی از روزهای ما بشن ، میان روی خاک و بعد باد می‌وزه و اون‌ها رو به آسمون می‌بره . پس ممکنه ستاره‌ای که شب‌ها بهش خیره می‌شیم ، درخشش یکی از همون آرزوها باشه که یک‌وقتی روی زمین دلمون جا داشتن . یا همون لبخندی که بی‌دلیل روی صورتمون نقش می‌بنده و چشم‌هامون رو به گوشه‌ای می‌دوزه ، و ما بهش فکر می‌کنیم ، حسرت نمی‌خوریم ، شایدم بخوریم ، ولی لبخند زدیم ، نهایتا کسی صدامون می‌کنه و ما نفس بلندی می‌کشیم و انگار که توی یک دنیای دیگه بودیم ، درحالی‌که لبخندمون در لحظه‌ی آخر عمیق‌تر می‌شه ، جواب می‌دیم " چیزی گفتی ؟ " .

نه سپیدم، نه سیاهم!
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 17
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 16
  • بازدید کننده امروز : 15
  • باردید دیروز : 32
  • بازدید کننده دیروز : 33
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 119
  • بازدید ماه : 454
  • بازدید سال : 1561
  • بازدید کلی : 19912
  • کدهای اختصاصی